گودال قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟
این بوی آشنایی از تربت حبیب است
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...