غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد