عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد