ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟