تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟