چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست