میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی