بهارا! حال زارم را بگویم؟
دل بی برگ و بارم را بگویم؟
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
گوش بسپار که از مرگ خبر میآید
خبر از مرگ چنین تازه و تر میآید
با هیچکس در زندگی جز درد همپا نیستم
بیدرد تنها میشوم، با درد تنها نیستم