شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام