پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است