گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را
که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را
دستی كه طرح چشم تو را مست میكشید
صد آسمان ستاره از آن دست میكشید
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده