تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است