ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند