ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
میکوش دمادم از خدا یاد کنی
با مهر، دل شکستگان شاد کنی
تیغ از تو طراوت جوانی میخواست
خاک از تو شکوه آسمانی میخواست
آن تشنهلبی که منصب سقّا داشت
وقتی به حریم علقمه پای گذاشت
نوخاستهای ز نسل درد آمده است
با گرمی خون و تیغ سرد آمده است
وقتی به گل محمّدی مأنوسیم
در خواب خوش ستمگران، کابوسیم
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد