هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را