هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی