تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست