سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
بهسوی علقمه رفتم که تشنهکام بیایم
وَ سر گذاشته بر دامن امام بیایم
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش