مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
بهارا! حال زارم را بگویم؟
دل بی برگ و بارم را بگویم؟
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام