شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را