گر علی دل، قرار او زهراست
ور علی گل، بهار او زهراست
دنیای با حضور تو دنیای دیگریست
روز طلوع سبز تو فردای دیگریست
علی كه آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینهاش روی حقنمای تو بود
یک گل، نصیبم از دو لب غنچهفام کن
یا پاسخ سلام بگو، یا سلام کن!
بیمار، غیرِ شربتِ اشک روان نداشت
در دل هزار درد و توانِ بیان نداشت
ای لهجهات ز نغمۀ باران فصیحتر
لبخندت از تبسم گلها ملیحتر