کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم
کسی که دیگر خود خدا هم، نیافریند مثال او را
چو من حقیری کجا تواند، بیان نماید خصال او را