شده عالم منور از جلوات محمدی
به جمال جمیل او صلوات محمدی
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
الهی به شور قیام حسین
به فریاد سرخ و پیام حسین
امشب که ماهِ آسمان پرتوفشان است
با حُسن خود چشم و چراغ کهکشان است
بخوان به نام شکفتن، بخوان به نام بهار
که باغ پر شود از جلوۀ تمام بهار
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
از حرا آمد و آیینه و قرآن آورد
مکتب روشنی ارزندهتر از جان آورد
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
هر چند ستاره غرق اشک و آه است
خورشید، دلش گرفتهتر از ماه است