پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است