ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را
که شیرینتر کند در لحظههای تشنه کامت را
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم