آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود