امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟