در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
نه دعبلم نه فرزدق که شاعرت باشم
که شاعرت شده، مقبول خاطرت باشم
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است