ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
ای صبر تو چون كوه در انبوهی از اندوه
طوفانِ برآشفتهٔ آرام وزیده
وقت است که از چهرۀ خود پرده گشایی
«تا با تو بگویم غم شبهای جدایی»