امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت