ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام