ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم