رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند