رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم