ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری