رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری