خاکیان را از فلک، امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت، گوی چوگان قضاست
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری