ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری