رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید