چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست