آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟