موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟