شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم