پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...