سامرا از غم تو جامهدران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت نگران است هنوز
در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است
گوشها باز که امروز هزاران خبر است
خبری خوبتر از خوبتر از خوبتر است
یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهٔ باران کم نیست
قصه را زودتر ای کاش بیان میکردم
قصه زیباتر از آن شد که گمان میکردم