تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
ای دوای درون خستهدلان
مرهم سینۀ شکستهدلان
غصه آوردهام، غم آوردم
باز شرمندهام کم آوردم
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است
گفت: آمد دلم به جان، گفتم
از چه؟ گفت: از غمِ زمان، گفتم