خیرخواه توام از نور سخن میگویم
از هراسِ شب دیجور سخن میگویم
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
قافله قافله از دشت بلا میگذرد
عشق، ماتمزده از شهر شما میگذرد
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
گردباد است که سنجیده جلو میآید
به پراکندن جمع من و تو میآید