آهسته میآید صدا: انگشترم آنجاست!
این هم کمی از چفیهام... بال و پرم آنجاست
مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی
از دید ما هر چند مشتی استخوان هستید
خونید و در رگهای این دنیا روان هستید