میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟