بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان مرد ملت
با دردهای تازهای سر در گریبانم
اما پر از عطر امید و بوی بارانم
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
نشست یک دو سه خطّی مرا نصیحت کرد
مرا چو دوست به راه درست دعوت کرد
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم